۱۴۰۳ یکشنبه ۳۰ اردیبهشت

فرزندپروری و سبک های آن

پس چه بهتر که بذر خوبي در دل فرزندانمان  بکاريم و مرداب بدي ها را در وجودشان بخشکانيم تا محيطي سالم براي رشد انساني و ايماني آنان فراهم آوريم.
افزون بر آن، درباره دوستان و هم نشينانشان نيز بايد حساسيت داشته باشيم و بر دوستي آنان نظارت کنيم.
بهترين عامل پيش بيني کننده عملکرد سالم در دوران بزرگسالي، ميزان صلاحيت اجتماعي کودکان است.

صلاحيت اجتماعي يعني کودک بتواند با ديگران کنار بيايد و با آنها با مسالمت زندگي کند. صلاحيت اجتماعي و عزت نفس در افراد با يکديگر ارتباط مستقيم دارند. اين موارد شامل همانندسازي آموزش مهارتها و رفتارهاي اجتماعي به کودکان و بکارگيري اين آموزشها در گسترش تعاملات اجتماعي مثبت با ديگران مي باشد.


الف: تكنيكهاي آموزش مهارتهاي اجتماعي
1- گردشهاي خانوادگي
اجتماع چند گروه خانواده فرصت خوبي براي ورود کودکان در موقعيت هاي اجتماعي به همراه کودکان سنين مختلف فراهم مي کند. اين موقعيت ها به کودک فرصت مي دهد
مهارت هاي اجتماعي را به کار گيرد و در عين حال نظاره گر ارتباط شما با مردم ديگر باشد. همچنين گردشهاي خانوادگي باعث ايجاد پيوندهاي عميق داخل خانواده مي شود و بعدها که کودکتان بايد مقابل فشار گروه همسالان ايستادگي کند؛ چنين گردشهايي نتيجه خود را نشان خواهد داد. کودک را در مقابل مردم انگشت نما نکنيد  از جملاتي مثل « نمي توني به دايي ات سلام کني؟» يا « براي همه از يک تا ده بشمر» بپرهيزيد .
2- به كودك برچسب نزنيد
توصيف کودکتان به عنوان خجالتي، تنها، ساکت و يا سرد، روشي غلط است که بعد تاوانش را پس خواهيد داد. براي نمونه در حال گذشتن از کوچه هستيد و به آشنايي برمي خوريد. مريم 2 ساله يا بيشتر در سلام کردن يا حتي نگاه به فرد آشنا ترديد دارد. رو به فرد آشنا مي کنيد و مي گوييد « مريم خجالتيه » ولي نمي دانيد که با برچسب زدن به کودکتان رفتار او را تقويت مي کنيد. در حالي که مي توانيد با گفتن جملاتي او را تشويق کنيد تا اجتماعي تر باشد. «تازه الان ديدنتون چند دقيقه طول مي کشه تا بهتون عادت کنه.» اين جمله را به جاي اين که بگوييد «هميشه همين طوره» به کار ببريد.
3- کشف علت دوست گريزي كودك
اگر کودکتان در ايجاد و نگهداري دوستي ها مشکل دارد، بکوشيد علت آن را دريابيد آيا آنقدر حساس است که هميشه احساساتش جريحه دار مي شود و دوستانش را از دست مي دهد؟ آيا ساکت است و نسبت به ارتباط با ديگران بي تفاوت است؟ آيا تهاجمي است و به همين علت کودکان ديگر نمي خواهند با او باشند؟ آيا مهارت هاي لازم را براي يک دوست باوفابودن ندارد؟
4- ارائه الگــــوي مناسب
کودک شما خواهد کوشيد دقيقا مانند شما رفتار کند. به ياد بسپاريد زماني که شما را در حال خوش آمدگويي به مردم ، گفتگوي تلفني ،خريد، بازي و يا انجام هر کار ديگري با مردم مي بيند، الگوي رفتار اجتماعي را به او نشان مي دهيد.
5- دادن فرصتهايي براي تمرين
به کودک فرصت دهيد، مهارت هاي جديدش را به کار گيرد.او را تشويق کنيد دوستان ديگر را براي بازي دعوت کند. به او پيشنهاد کنيد با هم فيلم ببينند، ساندويچ بخورند يا به تماشاي فوتبال بروند. به تدريج زماني را که کودکان با هم سپري مي کنند، زياد کنيد. براي مثال، به او پيشنهاد کنيد دوستي را بعد از مدرسه براي بازي دعوت کند. ابتدا فعاليت هاي ويژه اي را پيشنهاد کنيد تا با آنها زمان را پرکنيد، مانند پختن شيريني با شما و يا رفتن به پارک. سپس خودتان را از برنامه بيرون بکشيد، ولي آماده باشيد زمان خالي آنها را با يک پيشنهاد خوب پر کنيد.


ب: اختصاص فرصتي براي مکالمه با فرزندان :
 انباشت احساسات در درون کودک مي تواند موجب طغيانهاي خلقي نوسانات يا حتي رفتارهاي غير اجتماعي  شود. کودکتان را تشويق کنيد که کاملاً آزادانه درباره احساساتش با شما صحبت کنند. به او تفهيم کنيد که يک روش سالم براي بيان خشم، ترس، اندوه يا درد، صحبت کردن درباره اين احساسات است. تلاش کنيد کودکتان عواطف خود را بصورت کلامي ابراز نمايد و خود نيز بعنوان يک الگو، درباره احساساتتان با او صحبت کنيد.


ج: تشويق در انجام امور :
 پاداش و تشويق کودکان بخاطر يک رفتار خوب و مناسب بسيار مهمتر از آنست که به انتقاد از بخشي از رفتار که ممکن است ناپخته بنظر برسد، بپردازيم. بعنوان مثال اگر کودک شما اتاقش را مرتب نمود اما توده عظيمي از اسباب بازيهايش را در گوشه اتاق باقي گذاشته، به جاي اينکه او را براي اين غفلت مورد سرزنش قرار دهيد، « بگوييد چقدر خوب اتاقت را تميز و مرتب نموده اي.» در بحث مهارتهاي اجتماعي نيز بگذاريد کودک بداند چه کاري دارد مي کند. اين کار را با دادن نمره انجام ندهيد، بلکه به او بگوييد، چقدر خوب با دوستش کنار آمده، با ميهمان صحبت کرده يا اين که در موقعيت هاي اجتماعي چقدر هوشمندانه عمل کرده است.


د: به جاي تنبيه به برقراري نظم و انضباط تشويق نماييد:
 نظم عبارتست از ارائه رفتاري قابل قبول که موجب يادگيري و اتخاذ تصميمات عاقلانه توسط فرد مي گردد. به کودکتان براي رفتار خوب پاداش بدهيد، محدوديتهايي را بسته به سن و موقعيت براي او تعيين کنيد، سعي کنيد به آنها القا کنيد که علاقمنديد آنها خود ناظم خود باشند تنبيه فيزيکي و حتي کلامي مي تواند براي کودک مضر بوده ومنجر به تنزل عزت نفس در وي شود.


ه: عدم انتقال استرس به خانواده
 وقتي که والدين در محيط کار با انواع استرس روبرو باشند ممکن است اين استرس را  به محيط زندگي  خصوصي انتقال دهند، بيشتر مستعد بحث و مجادله با فرزندان خود گردند. اين مسئله ممکن است اثر سوئي بر روي عزت نفس کودک داشته باشد. ضروريست که نسبت به شناسايي عوامل استرس زا در مورد خود اقدام نموده و به نيازهاي بهداشت روان خود توجه کنيم .


علائم سلامت روان در كودكان
1- دوستاني دارد و با ساير کودکان کنار مي آيد.
2- مي تواند تمرکز حواس داشته باشد و توجه اش را روي موضوعي جهت دهد.
3-الگوهاي نسبتاً ثابتي در تغذيه و خواب خود دارد.
4- علاقه و پيشرفت منطقي  در مدرسه نشان مي دهد.
5- بيشتر اوقات از جنبه هاي مختلف زندگي خود نظير احساس رضايت مي نمايد.
6- از شکستها و ناسازگاريهاي کوچک بيش از اندازه مضطرب يا عصباني نمي شود.
7- به سايرين احترام مي گذارد.
8- با انرژي است و در طول روز اين انرژي را حفظ مي کند.
9- سرگرمي ها و تفريحات مختلف دارد .


نقش والدين به عنوان معلم يا مربي:
به ياد داشته باشيد که شما به نوعي معلم و مربي فرزندتان هستيد، پس رفتار مورد انتظارتان را به طور دقيق براي او توضيح دهيد، بگذاريد عمل کرده و سپس همراه با انتقادهاي سازنده، مشوقش نيز باشيد. هم چنين اوقاتي را براي تفريح و شادي کردن با او اختصاص دهيد.
*به جاي آن که به او بگوييد چه کاري را نبايد انجام دهد، بگوييد که چه کاري را بايد انجام دهد.
*وقتي کاري را به خوبي انجام مي دهد، ابتدا عملش را توصيف کرده و سپس تحسين کنيد، براي نمونه:« خيلي خوبه که تو اين کارو اين جوري انجام دادي.»
*به فرزندتان کمک کنيد تا ياد بگيرد چگونه احساسات خود را بيان کند. براي نمونه بگوييد:« به نظرم عصباني هستي، چه احساسي داري؟ آيا ناراحتي؟» و يا بگوييد « به نظرم در مورد فلان مسأله عصباني هستي، خوب، طبيعي ست که چنين احساسي داشته باشي.»
*سعي کنيد وضعيت موجود را از دريچه ي چشم فرزندتان ديده، به دقت به سخنانش گوش دهيد و از آن چه او مي بيند، تصويري ذهني براي خود بسازيد.
*براي راهنمايي و يا دلداري اش وقتي که ناراحت است، با لحني آرام و محبت آميز و در عين حال، با اعتماد به نفس لازم با او صحبت کنيد.
*در صورت امکان، در مورد زمان انجام کار يا چگونگي انجام آن، به او حق انتخاب بدهيد.
*تغييرات هرچند کوچک در رفتارش را پيدا کنيد، انتظار بيش از حد از او نداشته و رفتار نزديک به هدف مطلوب را تشويق کنيد.
*علائم ظاهري و اشارات به خصوصي داشته باشيد تا فرزندتان با انجام کار يا رفتار نامطلوبي، متوجه رفتارش شده و بداند که بايد رفتارش را تغيير داده و اصلاح کند
استفاده از روش کارت خانواده :
اگر در خانه مشکلات زيادي با فرزندان تان داريد، مي توانيد از برنامه ي « کارت خانواده» استفاده کنيد که روش بسيار مفيدي ست. بيش تر بچه ها در صورت استمرار استفاده از اين روش، در همان چند هفته ي اول، تغييرات زيادي مي کنند. اجراي اين برنامه از طريق دادن پاداش فوري به رفتارهاي مطلوب و جريمه ي فوري براي رفتارهاي نامطلوب صورت مي گيرد. اين برنامه، هم براي فرزندان و هم براي والدين جالب و خوشايند است. مراحل کار بدين ترتيب است:
يک سري کارت يکسان و هم اندازه درست کنيد. يک جلسه ي خانوادگي براي گفت و گو در مورد اين برنامه برگزار نماييد. به فرزندان تان بگوييد که آنان با اين برنامه ياد مي گيرند تا خودشان مسؤوليت کارهاي شان را به عهده گيرند. مي توانيد به فرزندان بزرگ تر بگوييد که اين برنامه، مشابه کارها و تجربه هاي بزرگسالان است بدين معني که بزرگسالان در ازاي کارشان، پول دريافت نموده و در صورت عدم رعايت قوانين، جريمه پرداخت مي کنند مانند داشتن سرعت بيش از حد مجاز يا جريمه ي ناشي از تأخير در پرداخت ها.
از رفتار و کارهايي که فرزندان با انجام آن مي توانند کارت دريافت کنند، فهرستي تهيه کنيد. برنامه را از صبح شروع کنيد و در طول روز، رفتار و کارهايي مانند خوش خلق بودن، انجام کارهاي خانه و ... که قابل جايزه دادن هستند را مشاهده و يادداشت نماييد.
هم چنين اگر مي خواهيد تغييراتي در ارتباط با کارها و رفتارهاي مربوط به مدرسه ي آنان ايجاد کنيد، مي توانيد پس از تهيه ي فهرست لازم، در صورت انجام هريک از موارد، کارت هايي را به عنوان امتياز به آنان بدهيد. براي نمونه، به موقع بيدار شدن از خواب، مسواک زدن، به موقع آماده شدن براي رفتن به مدرسه، بازي آرام و بدون دعوا با خواهر يا برادر، انجام کارهاي خانه هم چون بيرون گذاشتن زباله، گفتن « خواهش مي کنم» و « متشکرم»، انجام کارها در اولين مرتبه اي که از آنان خواسته مي شود .
در مورد رفتارهاي نامناسب که موجب از دست دادن کارت هاي شان خواهد شد، از روش محروم سازي استفاده کنيد؛ براي نمونه بي احترامي به ديگران، نوعي سرپيچي و ناسازگاري به شمار مي رود، پس در صورت ارتکاب آن توسط کودک، براي مدتي معين، او را از انجام هرگونه فعاليتي با نشاندنش در گوشه اي از اتاق به عنوان تنبيه، محروم سازيد.


6 سبک متفاوت فرزند پروري
افراد ناسازگار و خود‌راي

خانواده‌هاي سهل‌گيري هستند که اجازه‌ي هر کاري را به فرزندشان مي‌دهند و آن‌ها را در محدوديت خيلي کمي قرار مي‌دهند. حاصل تربيت اين نوع خانواده‌ها، افراد ناسازگاري هستند که قابليت اجتماعي خيلي کمي دارند، احترام به ديگران را نياموخته‌اند، بسيار خودرأي و يک دنده هستند و بر رفتار خود کنترل ندارند.
والدين در مقابل خواسته‌هاي فرزندانشان «نه» نمي‌گويند. اين بدان علت نيست که خواستار آزادي و تجربه آموزي فرزندانشان هستند، بلکه به خاطر سستي اراده و ضعف در اقتدارشان مي‌باشد. اين خانواده‌ها از لجبازي، اصرار زياد و غرغر کردن بچه‌هايشان مي‌ترسند. اين‌گونه است که «فرزند سالاري» حکم‌فرما مي‌شود. اين نوع خانواده، بچه‌هاي لوس و مغروري تحويل جامعه مي‌دهند؛ که قدرت سازگاري با محيط را ندارند و در مدرسه و جامعه و ازدواج و شغل خود بي ترديد دچار مشکل خواهند شد.


افراد سر‌به‌راه و بي‌ابتکار
سبک مستبدانه‌اي است که شعار «اين است و جز اين نيست» را سرلوحه‌ي خود قرار مي‌دهند. فرزندان اين سبک، افرادي هستند که مدام خود را با ديگران مقايسه مي‌کنند. در وجود اين افراد، ابتکار و خلاقيت کور شده است. والدين در اين سبک، مدام در تلاش اند تا قدرت و تسلط خود را حفظ کنند و هيچ‌گاه با فرزندان خود مشورت نمي‌کنند .


اين روش، عبارت است از :
«محدود کردن، تنبيه کردن، دستور دادن، بها دادن به کار و تلاش نه خلاقيت و فکر، حداقل مبادله‌ي کلامي و کنترل».
تربيت شدگان اين سبک، معمولاً مورد قبول جامعه هستند و اکثريت آن‌ها از انحرافات اخلاقي به دورند.


تازه به دوران رسيده‌ها
 خانواده‌هاي بي بند و باري قرار دارند که به زندگي خودشان اهميت بيشتري مي‌دهند. اينان در امور فرزندان دخالت نمي‌کنند.
اين خانواده‌ها، تازه به دوران رسيده‌هايي هستند که ناگهان پول هنگفتي از طريق ارث، يا فروش مزرعه‌هاي روستايي، يا از طرق ديگر به دست آورده‌اند و خود را در آن گم کرده‌اند. والدين در اين سبک، در پي خوش‌گذراني خود هستند و فرزندانشان را با کيفي پر از پول رها کرده‌اند. اين فرزندان به راحتي به مکان‌هاي پرخطر اخلاقي رفت و آمد مي‌کنند و هيچ راهنما و دلسوزي ندارند . حاصل تربيت اين نوع سبک را مي‌توان اين‌گونه برشمارد : خويشتن داري کم، کنار نيامدن با مسئله‌ي استقلال، قابليت اجتماعي کم.


اطاعت از روي ترس و احترام
اين سبک فرزند پروري، مخصوص خانواده‌هايي است که اقتدار را همراه با نوعي ترس به فرزندان خود منتقل مي‌کنند. حريمي آغشته از «ترس و احترام»، فاصله‌ي والدين و فرزندان را در بر مي‌گيرد. اين شيوه مخصوص پدرهايي است که مقدم بودند و پسرها، حق برداشتن قدمي جلوتر از پدر را نداشتند . پدرهاي قديم، نه تحصيل کرده بودند نه از اصول روان شناسي سر درمي آوردند، ولي حرفشان نزد فرزندان خريدار داشت.


افرادي به سردي «غرب»
اين سبک را مي‌توان خانواده‌هاي «دموکرات» يا «مساوات طلب» ناميد. در اين گونه خانواده‌ها، افراد هم‌پاي والدين خود هستند و تفاوتي از لحاظ نقشي که ايفا مي‌کنند وجود ندارد.  پدر، توصيه‌ي اخلاقي مي‌کند ولي در قبال گوش دادن يا گوش ندادن فرزندشان عکس‌العمل خاصي نشان نمي‌دهند. والدين آن قدر سرد و بي تفاوت هستند که ترجيح مي‌دهند به جاي آنکه تجربه‌ي خود را در اختيار او قرار دهند، خودش سرش به سنگ بخورد و تجربه کسب کند.
اين‌گونه خانواده‌ها در کشورهاي غربي بيشتر از کشور ما ديده مي‌شود.


افراد متکي به نفس و مسئوليت پذير
بهترين سبك ، سبک «قاطع و ايمان بخش» نام دارد. در اين نوع خانواده‌ها والدين و فرزندان روابط صميمي و مستحکمي با هم دارند. قوانين شناخته شده است و افراد متکي به نفس و خودمختار بارمي آيند. تذکر و نصيحت، تنها در شرايط خاص و بزنگاه، با در نظر گرفتن تمامي جوانب صورت مي‌گيرد. والدين در کنار خانواده حضوري فيزيکي و رفاقتي دارند. در اغلب اين خانواده‌ها رفاه مطلق حکم‌فرما نيست. اينان معتقدند فرزندشان بايد سيراب از محبت باشد، ولي لزومي ندارد که از امکانات هم سيراب گردد؛ زيرا آشنايي با سختي‌ها و راه مقابله با آن‌ها را عامل پيشرفت فرزندشان مي‌دانند.
والدين قاطع و صميمي در اين خانواده‌ها، سکّان کشتي زندگي را در طوفان حوادث به دست مي‌گيرند، مدبرانه تدبير مي‌کنند، قاطعانه تصميم مي‌گيرند و پشتوانه‌ي محکمي مي‌گردند براي اهالي خانه؛ الگوي مقتدري مي‌شوند براي فرزندان و مايه‌ي افتخار و مباهات خانه. مشورت واقعي در اين نوع خانواده به چشم مي‌خورد.
اگر والدين اظهارنظري مي‌کنند، با اقامه‌ي برهان و دليل آن را پشتيباني مي‌کنند، تا فرزندان آن‌را با ميل و رغبت بپذيرند. اگر مشورت خواهي از نوجوان، با رهبري مدبرانه همراه باشد، سبب مي‌گردد آنچه مدنظر والدين است از زبان فرزند شنيده شود و عمل گردد.
در کل مي‌توان سبک مقتدرانه را اين‌گونه برشمارد : تشويق به استقلال همراه با محدوديت بر رفتارها، مبادله‌ي کلامي زياد، گرمي و دلسوزي.


شهاب الدین شهرابی فراهانی
کارشناس راهنمائی و مشاوره
منابع :
1. مهارت هاي فرزند پروري
نويسنده: دکتر فيل
مترجم: جميله احمدپور
2. مجله طوبي : مهر 1385، شماره 10
3. Children and adolescent’s mental health.
ترجمه : سودابه ملک پور  كارشناس ارشد كودكان استثنايي
4. مهارتهاي اجتماعي در كودكان نوشته پروين نظري نژاد
5. روزنامه جام جم  10 تير 1388

 

نظرات : 0

ثبت نظر

72940