۱۴۰۳ جمعه ۲۸ اردیبهشت

این طفل بی‌سرپرست!

 فرایند توسعه کشور قائل نیست که اتخاذ این سیاست می‌تواند پیش‌درآمدی بر ادغام آن با سایر دستگاه‌ها محسوب شود.
به خصوص که براساس برنامه از پیش تعیین شده قرار است روند اجرای اصل 44 در این وزارتخانه در سال آینده به مرحله نهایی خود برسد و این موجب خواهد شد تا وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، از یک دستگاه عریض و طویل و بسیار کلیدی به مجموعه‌ای کوچک و فاقد مسئولیت‌های مهم در توسعه کشور مبدل شود.
بنابراین، یکی از نتایج بارز کوچک شدن و ادغام وزارت ارتباطات با دستگاه‌های دیگر، این است که IT ایرانی تنها متولی نیم بند خود را نیز از دست خواهد داد و همچون سال‌های نخست دهه 1380 ، دهها مدعی و متولی پیدا خواهد کرد. با این وجود به  رغم آنچه که محامدپور معتقد است؛ این رویداد نمی‌تواند یک فاجعه بزرگ در توسعه IT در ایران تلقی شود.
چرا که این وزارتخانه به خصوص طی پنج سال گذشته، بیشترین تمرکز و توجه خود را معطوف بر فناوری‌های ارتباطاتی کرده و به عنوان یک دستگاه پولساز،  وظیفه تامین بخش مهمی از بودجه دولت را به واسطه برخورداری از انحصار در ارائه خدمات مخابراتی و ارتباطی به مردم بر عهده داشته است .
به همین دلیل هم، به جرات می‌توان گفت؛ بود و نبود این وزارتخانه که برخی به اشتباه یا شاید عامدانه از آن به عنوان وزارت مخابرات نام می‌برند، تاثیر چندانی بر آینده طفل بی‌سرپرست IT در ایران نخواهد داشت. به همین دلیل هم نباید برای آن نگران بود که؛ حدود یک دهه است به این وضعیت عادت کرده و بی‌سامانی و ناهنجاری بخشی از ساختار آن شده است.
IT ایرانی سال‌هاست که به این شرایط عادت کرده و شرکت‌ها و متخصصان غیردولتی آن، آنچنان با  این وضعیت خو گرفته‌اند که به نظر نمی‌رسد داشتن و نداشتن متولی یا مطح بودن و نبودن آن در برنامه پنجم توسعه برایشان اهمیتی داشته باشد. چه بسا که در برنامه چهارم توسعه هم در شرایط مشابهی با هزاران مشکل و کاستی فعالیت کرده‌اند و طعم تلخ شکست تجاری را بارها و بارها چشیده‌اند.
آنچه مسلم است، تمام آن چیزی که امروز از آن به عنوان IT ایرانی نام برده می‌شود، حاصل تلاش و ریسک‌پذیری بخش خصوصی است و دولت به معنای واقعی کلمه هیچ نقشی در آن نداشته است، مگر در به بن بست کشاندن فرایند توسعه‌ای که سنگینی آن بر دوش شرکت‌های خصوصی و متخصصان غیردولتی بود.

 

نظرات : 0

ثبت نظر

84695